|
21 / 4 / 1398برچسب:, :: 11 PM :: نويسنده : اميد
درگیر رویای تو ام ، منو دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهات گذاشت ، تو منو انتخاب کن
دلت از آرزوی من ، انگار بی خبر نبود
حتی تو تصمیم های من ، چشمات بی اثرنبود
خواستم بهت چیزی نگم ، تا با چشام خواهش کنم
درا رو بستم روت تا ، احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی ، انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری ، اصرار من بیفایده است
هرکاری می کنه دلم ، تا بغضمو پنهون کنه
چی می تونه فکر تو رو ، از سر من بیرون کنه؟
یا داغ رو دلم بزار ، یا که از عشقت کم نکن
تمام تو سهم منه ، به کم قانعم نکن
خواستم بهت چیزی نگم ، تا با چشام خواهش کنم
درا رو بستم روت تا ، احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی ، انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری ، اصرار من بیفایده است
نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |