|
12 / 4 / 1398برچسب:, :: 10 PM :: نويسنده : اميد
چه جوری شد نمیدونم...که عشق افتاده به جونم
چه جوری شد نمیدونم...که عشق افتاده به جونم
خودت خونسردی اما من ...
نه اینطوری
نمی تونم !!
دارم حس میکنم هر روز...به تو وابسته تر میشم
تو انگاری حواست نیست...دارم دیوونه تر میشم ...
یه حالی دارم این روزا ...
نه آرومم...نه آشوبم ...
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی ...منم خوبم !
نظرات شما عزیزان:
|